-
[In progress]
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 20:43
-
[ Exit ] اِگــــــــــــــزت
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 20:23
| دانلود اگزت | اگزت فرصتی است برای هنرمندان معاصر ایران تا در کنار هم به تبادل تجربیات هم بپردازند ، داشته هایشان را به اشتراک بگذارند و با هم گفتگو کنند ، گفتگو و اندیشه ای در یک راستا : 1) بنا به روال متداول ، سالهاست هنر در مرکز انباشته شده ، فرصت و صدای هنرمندان و جریانات هنری خارج از مرکز یا نادیده گرفته شده یا...
-
[انــــــــــــــــگشت مــــــــــــــــــــکروه ]
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 09:15
-
[Video Art]
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 09:10
-
[Red Wisdom]
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 08:46
-
[تَنـــــــــــــــــــــــــــــــسیخ].
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 08:10
-
[تَنـــــــــــــــــــــــــــــــسیخ]..
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 08:02
-
[ Post Onion ] پَـــــــــــــــسا پیـــــــــــــــــــاز
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 07:08
پسا پیاز احمد علی کارگران 25شهریور 1394 | گالری گرمساری فضای آماده شده برای این اجرا ازاینقرار است: مخاطب وارد سالنی میشود که کف آن با پارچهای سفید پوشانده شده، در انتهای سالن بر روی دایرهای قرمز دیگ بزرگی قرار دارد، سه صندلی خالی دور دیگ قرار گرفته و تعدادی پیاز حول دیگ افتاده است. در شروع اجرا سه اجراگر روی...
-
[Seppuku] سِپــــــــــــُــــــــــــــــــوکُـــــــــــــــو
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 06:27
Seppuku سپوکو باور کنید خیلی از داستان ها احمقانه اند و احمق تر کسی که این داستان ها را باور می کند و پی اش را می گیرد ، یکی اش خود من . امروز که هجده تیر نود و هشت است سر ظهر لا مصب و گرم بندرعباس ایستاده ام وسط میدان شهربانی ،سرم را بالا گرفته ام و نیم ساعت است زل زده ام به بالا، چرا ؟ به خاطر همین دلیل مزخرف . کرم...
-
«انــــــگشت چپ نــــــــــــــــــمناک»
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 06:21
« انگشت چپ نمناک » زمانی ازسال هست که دریا خودش را تا حد ممکن بالا میکشد. آنوقت است که تمام بدنهای چال شده در شوریِ دریا نفس میکشند، لاشههای تهی از گوشت و خون، هیکلهای سفید و بینهایت سبک، بالا میآیند و بر سطح خشک خاک مسلط میشوند در همان حدود که ارتفاع از سطح آب زیر صفر است . همین زمان است که بدترین وقت ممکن...
-
[ مـــــــکالمه ای با یک مـــــــــرده]
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 06:16
مکالمه ای با یک مرده حدود یک متر با هم فاصله داشتیم اولین بار بود که می دیدمش ،دستمان را به سمت هم دراز کردیم اما بهم نرسیدند انگار چشمم در تخمین فاصله اشتباه کرده بود حس کردم کمی دورتر است ، البته گمان نکنم دستهایش را دیده بودم حسش کرده بودم که دارند به طرفم می آیند . حالا که درست فکر می کنم و آن صحنه را دوباره مرور...
-
میفهمی چرا وقتی کلهی کفتری را میکنی چشمهایش سرخ میشوند؟ می فهمی ؟
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 06:10
میفهمی چرا وقتی کلهی کفتری را میکنی چشمهایش سرخ میشوند؟ میفهمی؟ باریک و استخانی، چهرهای سبزهی تیره و موهای فر ژولیده داشت. با آنکه ده سال میشد شلوار جین دمپا گشاد از مد افتاده بود اما عادت به همین تیپ زدن داشت. به خاطر همین خصوصیات و شباهتاش به باب مارلی، مشهور به «باب دِلا» بود، اسم واقعیاش «عبدالله» بود....
-
[ Ei Naku Saelen]ای ناکــــــــــــو ســــــــــــــائِلِن
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 05:59
ای ناکو سائلن دستهای خلیفه را جمع کردم و گذاشتمشان روی سینهاش. سرد بود و کمی هم ورمکرده، ریش بلند و سفیدش تا زیر قفسهی سینهاش میرسید. به چشمهایش نگاه کردم باز بودند و رو به آسمان، دست کردم که ببندمشان دستم که از روی صورتش رد شد دیدم چشمانش هنوز باز است دوباره دستم را بردم روی صورتش و با کمی فشار بیشتر سعی کردم...
-
[ شِــــــــــــــــــــــــم الهَــــــــــــــــــــــــــــوا ]
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 05:45
بالاخره چیزهایی هم هست که درکاش ساده باشد، مثل اتفاق معمولی همین امروز صبح . در ماشین را که بستم بلند گفتم : دربست شیرسوم. فقط میخواستم برسم و حوصلهی حرفزدن هم نداشتم. شیشهی جلو، نیمهپایین بود و هوای خنک بیرون باعث شد سرم را آهسته بچسبانم به صندلی. این موقع از سال که هوا عوض میشود بندرعباس بوی کاتغ و کوچه و...
-
[ W I S H ] " کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاش "
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 05:25
از بههم پیوستن دو واژهی «Play» و «Art» ترکیب «Play Art» ساخته میشود که در معنای تحتالفظی میتوان هنری که با بازی ـ البته نه به مفهوم "اَکت" ـ همراه باشد را "Play Art" مینامیم . به واقع در این نوع از ارائه، جنس این «بازی» ست که اهمیت دارد چرا که این بازی از نوع «Game» و با چارچوبی ثابت و...
-
[ Moon story] داســـــــــــــــــــــــتان مـــــــــــاه
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 04:50
چرا ساختار این برنامه و این نوع کار آشفته است ، اصلن این چه نوع کاریست ؟ با چه دلیلی نامش داستان خوانی است ؟ از قسمت آخر شروع می کنم ، تعریف ما از داستان خوانی چیست ، آیا تعریف مشخصی داریم ؟ مثلن اگر کسی بیاید و داستان را با لحن مناسب و هجای درست واژه ها ،صدای رسا و بی لکنت بخواند و اوج و فرود را رعایت کند این تعریف...
-
[Possible city] شـــــــهر مـُـــــــــــــــــــــــــمکن
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1398 04:27
احمد علی کارگران آبان 1390 | بندرعباس | بلوار ساحلی | نیم دایره خانه مکانی است برای آرامش یک خانواده و کوچه جایی است برای آرامش چند همسایه . خیابان آرامشی است برای چند محله و شهرمکانی است امن برای همه ی شهروندان . حالا که بندرعباس خوب بزرگ شده است شما چند خیابان سراغ دارید برای آرامش ! برای خیال آسوده ! برای بی احساس...
-
[ هـُــــــــــــــــــــــــو چِمـــَـــــــــــــــــــــــــــــک]
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 11:28
---Water Dance--- Spesific_Installation.pdf
-
زرد عمیــــــق | پـــرتره های ابراهیـم منـــصفی |
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 07:46
-----Deep yellow ----- [Ebrahim Monsefi Portrat] * acrylic on baner آکرولیک روی بنر خاک های رنگی روی کَمه soil color on" kame خاک رنگی soil color on board خاک رنگی soil color on board آذر ماه 95 گالری مرداد | احمد علی کارگران
-
[ Memory Off ] مــــــــــــــــموری آف
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 06:56
+ پیرمرد پنبهزن خسته و عرقریز آهسته آمد و نشست. صدای استخوانهای درهم رفتهاش وقت نشستن بلند بود. ظهر شده بود و شلوار خیس و عرق کردهاش کمی از تماس فقراتاش با تو را دشوار کرده بود. سرش را که بالا گرفت و چشماناش را بست انتهای مهرههای گردناش سفت چسبید به تو، حالا بهترین زمان بود برای غارت حافظهاش، همیشه از...
-
[ حاشیــــــــــــه بر متـــــــــــــــنهای ناممکــــــــــــن ]
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 06:49
-
[ +- self portrait ] ســلف پــُـرتره مثبت | مـنفی
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 06:30
positive & - self portrait Ahmad kargaran 2013 bandar e abbas, garmsari gallery 2 مرداد 92 / / گالری گرمســـاری احمد علی کارگران
-
[At the End of Time] در انتـــــــهای زمــــــــان
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1398 04:56
[At the End of Time] آنچه عینالقضات همدانی در غایت زمان میجست بر مکان نماند مگر به زمانی کوتاه. کوتاه به اندازه اول قسم زمانش که زمان کثافات است، زمان ماده. ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺑﻪ ﺿﺪﺵ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .ﻋﯿﻦ ﺍﻟﻘﻀﺎﺕ ﻫﻤﺪﺍﻧﯽ احمد علی کارگران فین هرمزگان | اردیبهشت 93 Site_Spesific_Installation.pdf.
-
لنــــــــــــــد آرت " خــــــــــــــــیام "
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1398 23:27
- UP LAND_ART
-
[At the end] در اِنـــــــــــــــــــــتها ...
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1398 22:17
At the end احمد علی کارگران At the end در انتها جزیره هرموز 1391 Spesific_Installation.pdf
-
[ self choice / self chance]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1393 21:48
self choice / self chance از بهم پیوستن دو واژه "Play" و "Art" ترکیب "Play Art" ساخته می شود که در معنای تحت لفظی می توان هنری که با بازی _البته نه به مفهوم "اَکت"_ همراه باشد را "Play Art" می نامیم . به واقع در این نوع از ارایه جنس این "بازی" ست که اهمیت...
-
[shemary]" ﺷــِـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﻤَﺮﯼ"
یکشنبه 22 تیرماه سال 1393 21:24
" ﺷـــــــﻤﺮﯼ " ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻓﺮﺍﺭﻭﯼ ﺍﺯ ﺩﺍﻝ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺪﻟﻮﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺭﺳﯿﺪﻥﺑﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﺩﻻﻟﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ؟ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﻨﻈﺮ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ .ﺑﺸﺮ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﺭﺟﻌﺖ ﮐﻨﯿﺪ . ﺍﯾﻦﻣﻮﺿﻮﻉ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻓﺮﺍﯼ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻧﻈﺮﯼﯾﺎ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺟﻊ ﺩﻻﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ...
-
[HYLLA BALLA] هیــــــــــــــــــــــــــله بـــــــالا
یکشنبه 22 تیرماه سال 1393 20:12
HYLLA BALLA Hyll is a mythical fantacy creatures. Not jin and neither angel Hills are mass migration And their tribe is called a Hylh Bala Migration during the dry valleys and winding if a human is suddenly faced with They were enchanted And without any question will be with them Hills are taking man with himself,and...
-
[Mahdysma ] مَهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیسما
شنبه 6 مهرماه سال 1392 19:35
مهدیسما مهدیسما مردی افسانه ای ست که پاهایی دراز و بیضه های بسیار بزرگی دارد. مردان جنوب در پرسه های شبانه خود با او روبرو می شوند و کسی که شجاع تر از همه است از بین پاهای او عبور می کند. هنگام عبور در بین پاهای مهدیسما می ایستد و به بیضه های بزرگش اشاره می کند و این جمله را می گوید: گند بی ای گند (به این می گویند...
-
[انـــــــــــــــــــــــــــگشت مکــــــــــــــــــــــــروه]
یکشنبه 4 فروردینماه سال 1392 04:06
انگشت مکروه