هرمز، پایگاه هنر محیطی ایران
گفتگو با احمد علی کارگران
اسفند 1386
گروه هنری: احمد علی کارگران، این روزها پرکارترین نقاش استان است ، که دیماه امسال ششمین نمایشگاه انفرادیاش را در فرهنگسرای طوبی برگزار نمود. وی علاوه بر برگزاری سالانه نمایشگاه نقاشی ، یکی از پایهگذاران اتفاقات و جریانات هنری حوزه تجسمی در هرمزگان است. یکی از این اتفاقات، دومین جشنواره سراسری هنرمحیطی خلیج فارس بود که دیماه امسال با حضور بیش از یکصدنفر در جزیره هرمز برگزار شد. برپایی این جشنواره و نقش پررنگ احمد کارگران در شکلگیری و برگزاری آن بهانهای شد برای این گفتوگو.
در یکی دو سال اخیر شاهد هستیم که در حوزه هنرهای تجسمی نوعی تغییر گرایش به وجود آمده و عمده فعالیتهای هنرمندان تجسمی به ویژه شما به سمت هنرمحیطی سوق پیدا کرده است، در مورد هنر محیطی توضیح بفرمایید.
هنر محیطی نوعی گرایش جدید در حوزه هنرهای بصری است که سابقه کوتاهی در ایران دارد. اما شکلگیری و حضور این جریان در محدوده هنرهای تجسمی به دهه۶۰ میلادی میرسد. زمانی که هنرمندان در اعتراض به وضعیت جای هنر زمانه خود، با تغییر در روند ارائه آثار هنری روشی معکوس را پیش گرفتند. با این توضیح که به تعریفی ساده هنرمند جهت ارائه اثر خود به مخاطب در محیطی خاص و تعیین شده مثل گالری یا موزههای هنری باید از مراحلی خاص عبور میکرد که قاعدتاً این مراحل از حضور بسیاری از مخاطبان میکاست.
این بود که هنرمندان تصمیم گرفتند به جای این روال، اثر خود را به سمت مخاطب برده و در محیطی خارج از مکانهای تثبیت شده به خلق و ارائه آثار خود بپردازند. این محیطها شامل: خیابانها، اماکن عمومی و محیطهای حومه شهرها و بیابانها بود. گرایشهایی که در بطن این حرکات زاییده شد متفاوت بودند و ویژگیهای خاصی هم داشتند به طور مثال: پرفرمنس، هپنینگ، لندآرت و اِرت آرت.
در هنر محیطی لازم بود که هنرمند جهت تولید اثر هنری خود از مواد و مصالح محیط و موجود در طبیعت کمک گرفته و آن عناصر را به عنوان ماده کار خود انتخاب نماید. از نمونههای بارز این گرایش میتوان از «اندی گلدثورتی» نام برد که تمامی مواد و مصالح آثار خود را از محیط میگیرد.
این جریان چگونه به هرمزگان رسید؟
در مورد شکلگیری این جریان در هرمزگان باید گفت سال گذشته در حین برگزاری اردوی گروهی طراحی و نقاشی، که جمعی از هنرمندان نقاش بندرعباس به جزیره هرمز رفته بودیم، با ساخت تعدادی مجسمه شنی در ساحل هرمز، این ایده به ذهنمان رسید که این برنامه را به شکل گستردهتر و با تنوع بیشتر در بندرعباس اجرا کنیم و این جرقهای شد برای برگزاری نخستین کارگاه هنر محیطی در بندرعباس.
خب جشنواره هنرمحیطی چگونه سر از جزیره هرمز درآورد؟
جزیره هرمز به علت داشتن نوعی از خاک مرغوب و کمنظیر به نام محلی «گِلَک» یا خاک سرخ مورد توجه است. اما در طی سالیان گذشته این خاک پس از استخراج و گذراندن مراحل اولیه خالصسازی، از ساحل جزیره بارگیری و به صورت خام صادر میشد. این روند از استخراج تا بارگیری، بدون آن که منفعتی برای اهالی جزیره داشته باشد صورت می پذیرفت، و علاوه بر شکل نامناسب این چرخه عوارضی را هم موجب میشد که شامل تخریب و بهمریختگی طبیعت بکر جزیره جهت یافتن معدن آن هم بر اساس گمانهزنیها، پخش خاک در آبهای ساحلی محل معدن و پخش ذرات خاک در سطح جزیره بود.
علاوه بر این اهمال بزرگ دیگری نیز صورت گرفته بود و اینکه انبار اصلی معدن که محل جمعآوری خاک سرخ است با ظاهری نامناسب چسبیده به دیوار قلعه پرتغالیها قرار دارد. طبق قانون هیچ ساختمان یا سازهای نبایستی با فاصلهای نزدیک و در شعاع دید آن محوطه تاریخی ساخته شود، به گونهای که بر آن مکان اشراف داشته باشد. در صورتی که این انبار علاوه بر آن که در مجاورت این مکان تاریخی ساخته شده، ذرات معلق خاک موجود در انبار، طی سالیان گذشته حتی رنگ دیوارهای قلعه را نیز تغییر داده است. با این پیشزمینه یکی از اهداف اصلی و کاربردی ما در جشنواره هنرهای محیطی سال گذشته، اشاره به این موضوع و انعکاس آن در رسانهها بود که خوشبختانه با اقداماتی که مسئولین و اهالی جزیره انجام دادند، از سال گذشته تاکنون فعالیت این معدن و استخراج خاک سرخ به تعلیق درآمده است.
چه ویژگی باعث شده هرمز به عنوان پایگاه هنر محیطی ایران معرفی شود؟ مگر هرمز چه قابلیتهایی دارد؟
در مورد عوامل و ویژگیهای هرمز بایستی مسئله را از چند جنبه دید. جنبههایی که هر یک به نوبه خود بر دیگری نیز موثر هستند، ابتدا خاصیت یا ویژگی جغرافیایی هرمز است که به نوبه خود منحصر به فرد است. هرمز به خاطر داشتن تنوعی وسیع از مناظر زیبا و طبیعی، خود را از سایر جزایر هرمزگان متمایز ساخته است. منشاء این زیبایی وجود رنگهای متفاوت و گوناگونی است که به صورت طبیعی به شکل کوه ، تپه و صخره در مجاورت هم قرار گرفتهاند و در نهایت چشمانداز زیبا و دیدنی را به وجود آوردهاند. این ویژگی در بعد علمی خصوصاً زمینشناسی برای کسانی که علاقمند بودهاند یا تحقیقاتی داشتهاند آشنا بوده است.
جنبه دیگری که در مورد هرمز حائز اهمیت است اقتصاد آن است. هرمز با داشتن جمعیتی بالغ بر شش هزار نفر در طی سالیان گذشته سیر تصاعدی در رشد جمعیت خود داشته است. ناگفته نماند عدم توازن در تخصیص امکانات و موارد زیربنایی باعث گردیده هیچگاه به تناسب رشد جمعیت، امکانات رفاهی و معیشتی در اختیارشان نباشد. پیآمد این معضل اقتصاد فقیر، رشد بیکاری و اعتیاد به ویژه در میان جوانان است. عموم اهالی در تامین شغلی خود بایستی یا به سمت صیادی بروند یا حمل کالاهای تجاری قاچاق. که هیچکدام جوابگوی میزان تلاش آنها نیست. فرهنگ را هم نمیتوانیم بی تاثیر از اقتصاد بدانیم.
اگر شاخصههای هنری هرمز را در کنار شاخههای اقتصادی و فرهنگی آن بسنجیم به این نتیجه میرسیم که میتوان با یکسری راهکارها و برنامههای عملی بخشی از کمبودهای اقتصادی و فرهنگیاش را برطرف کرد.
اشاره به مولفههای هنری هرمز تنوع بصری، فضای بکر و از همه مهمتر داشتن خاکهای رنگی است. داشتن چنین ویژگیهایی به لحاظ هنری میتواند مفید باشد برای معرفی هرمز و نیز هنر هرمزگان به مرزهای فرا منطقهای.
در مورد شکل برگزاری این جشنواره و روندی که هنرمند یک اثر را خلق میکند توضیح دهید.
در هنر محیطی سعی میشود از عناصری خارج از محدوده طبیعت و مصالحی نظیر آهن، پلاستیک و دیگر مصنوعات بشری استفاده نشود. اگر قرار است در ساخت یک اثر از مادهای استفاده شود آن ماده را باید از خود طبیعت گرفت.
در جشنوار هنر محیطی هرمز، بنا و اساس را بر این گذاشتهایم که تمامی آثار که قرار است تولید شود با استفاده از امکانات محیط آنجا باشد.
سیاستی که اکنون در مورد جشنواره هنر محیطی اجرا می شود این گونه است که با ایجاد شرایط آزاد، فضایی ایجاد شده که هنرمندان دیگر شاخههای هنری به غیر از هنرمندان تجسمی هم در آن حضور داشته باشند. اما اصل و محور کار همان امکانات خاص محیط هرمز را در نظر گرفته ایم. امکاناتی نظیر دریا، کوه، صخره، سنگ، شن ماسه ها، خاک های رنگی، کنده ها و تنه های خشک درختان و موارد دیگری که در طبیعت و ساحل هرمز یافت میشود.
هنرمند با استفاده از این امکانات و شرایط چگونه اثری را خلق می کند؟
روند تولید یک اثر توسط خودم را میتوانم اینگونه شرح دهم که در یکی از شبهای برگزاری برنامه صرف شام، پخت ماهی بر روی آتش بود. فردای آن روز متوجه شدم که تعدادی ماهی از شب قبل باقی مانده، با توجه به اینکه دیگر نمی شد از آنها به عنوان غذا استفاده کرد، با ایدهای که به ذهنم رسید با ایجاد سوراخهایی در یک صخره خاکی رو به دریا، ماهیان را در آن سوراخها قرار دادم، به گونهای که ماهیان بخشی از بدنشان در صخره بود و رو به دریا قرار گرفته بودند.
در هنر محیطی هنرمند میآید و شرایط عادی طبیعت را به هم میریزد، آیا اینگونه خلق اثر و به طبع آن دخل و تصرف در طبیعت، باعث تخریب محیط زیست نمیشود.
برنامهریزی ما این بوده اثری که قرار است خلق شود هیچ ضرر و زیانی به آن محیط وارد نکند، البته این دخل و تصرفها آن قدر وسیع نیست که محیط زیست را به خطر بیاندازد. جابجا کردن سنگی یا ... پس از مدتی در اثر واکنشهای طبیعی محیط حل میشود و روند عادی و همیشگی خود را دوباره پیدا میکند. هر چند که با پایان یافتن زمان برگزاری جشنواره، با همکاری همه هنرمندان، علاوه بر زبالههایی که در طول مدت جشنواره تولید شده است زبالههای به جا مانده از قبل آن محیط نیز پاکسازی میشود.
گویا خود شما در نمایشگاهی که امسال داشتهاید در تابلوهایتان به جای رنگ، از خاکهای هرمز استفاده کردهاید.
بله در طی یک سال گذشته به کمک دوستان توانستهام 35 نوع طیف رنگی در جزیره پیدا کنم، طیفهای زیبایی که به جرات میتوانم بگویم در هیچ جای جهان نمیتوانید آن را یکجا پیدا کنید، تابلوهای نقاشی را که در نمایشگاه امسال داشتم همگی بدون استفاده از رنگهای شیمیایی و صنعتی بودهاند و همهی رنگهای آن خاکهای رنگی جزیره هرمز هستند.
آیا این خاکها آنقدر متنوع هستند که نیازی به استفاده از رنگهای دیگر نباشد؟
بله، به غیر از رنگ آبی خالص، تمام رنگهای اصلی دیگر و حتی ترکیبات رنگی را میتوانید در جزیره پیدا کنید. البته در مورد رنگ آبی باید گفت طیفهای ناخالص و ترکیبی آن وجود دارد و میتوانید از خانواده این رنگ تنوع زیادی را در جزیره داشته باشید. جدای از این با ترکیب طیفهای موجود میشود دنیایی از رنگ ساخت. باید اضافه کنم که این رنگها به دلیل طبیعی بودن این خاصیت را دارند که بر خلاف رنگهای صنعتی و مصنوعی هیچگونه حساسیتی را برای پوست و بدن ایجاد نکنند.
در این نمایشگاه چند تابلو داشتید و موضوع کار شما چه بوده است؟
در این نمایشگاه 18 تابلو با همان ویژگی اشاره شده با تکنیک رنگگذاری دو بعدی داشتهام، موضوع کار بیشتر حضور انسان در جغرافیای بومی است. در تعدای از این تابلوها البته به لحاظ فرمی به سمت تعادل بصری و استرلیزه کردن عناصر رفتهام اما بخش اصلی کارها با محوریت انسان بومی است و البته کنشهای آن در مقابل محیط
.
کمی دقیقتر به این مسئله نگاه کنیم از نظر شما انسان بومی چه ویژگی یا تعریفی دارد؟
ببینید ما به لحاظ وضعیت و موقعیت زمانی در موقعیت جالبی قرار داریم، البته نام این وضعیت را من ویژگی میگذارم. ویژگی قرارگیری در یک درهمآمیختگی سنت و عناصر فرامدرن امروزی، که البته این درهمآمیختگی به شکلی ملموس در کنار هم به تعامل و باورپذیری درونی و بیرونی رسیدهاند. درونی با این تعریف که علاوه بر داشتن عقاید و باورهای مقید، خود را در مقابل موجی از اطلاعات و دادههای فرهنگی (و به تعریفی بیگانه و غیرخودی) مییابیم.
و ما این تناقض را به به راحتی پذیرفتهایم.
بله، این پارادوکس واقعیتی است که پذیرفتهایم و چندان هم به تجزیه و تحلیل و واشکافی آن نپرداختهایم. که البته پرداختن به آن از سویی متوجه منتقدان و متفکران حوزه فرهنگی است و از سوی دیگر هنرمند میتواند با اشاره به این وضعیت ـ یا در مواردی ایجاد چالشهایی ـ آنرا در معرض دید قرار دهد. در وجهی بیرونی این ویژگی میبینیم در حوزه اجتماعی و جامعهشناختی ابزار، مواد و مصالح پوششی مصرف ما نیز بنا به همین موقعیت نقیضه است، هم فرآوردههای ساخته شده سنت را داریم، هم عناصر و فرآوردههای جدید و امروزی، این دو البته باز مسالمتآمیز در کنار هم ایستاده اند با همان خاصیت ناهمگونی.
با این تعریف آنچه انسان بومی امروز ما را شکل داده ملغمهای از اینهاست، انسانی است که نشانه و سمبل سنت بر صورت دارد باوری سنتی را یدک میکشد اما در هیبتی اروتیک در مکان ایستاده است. بیش از آنکه مــوثر باشد تاثیرپــذیر شده، ایستــاده تا در عیــن هجوم و پذیـــرش آن همه دادهها و تزریقات بیرونی هیـچ نداشته باشد و لخت بماند.