دو روی یک سنت
بازنمودهای سنت، موتیفها و عناصر تصویری شکلی از عینیت و دریچهای ارتباطی با یک خرده فرهنگ هستند. سنت از نگاه امروزین جنبهای دو سویه یافته است از طرفی در درون فرهنگهای کوچک به شکلی متعصبانه حافظ اقتدار خویش است و از طرفی در مقابل نگاه بیرون این تعصب به استعماری کهنه و بدوی ترجمه میشود.
نقد فرهنگ کلی و جهانشمول (که در حال گسترش است) بر سنت و خرده فرهنگها از این دریچه است که آزادی و انتخابهای بدیهی را از انسان سنتی میگیرد اما نکته ظریف جایی است که این کارکرد دو سویهی سنت پدیدار میشود: سنت همچنان که وضعیتی محدود کننده به خود میگیرد اما در حدود خود حامل آزادی و امکانهای انتخاب شونده است.
گزینهی انتخاب در فرهنگ به اصطلاح برتر و جامعتر نیز خود محصول شرایط تحمیل شدهی محدودی است. تنها امکان انتخابهای بیشتر مزیت موقیعت دوم است.
صفر و یک
روبندههایی که در طول سالیان متمادی فرم و شکلی زیبا به خود گرفته و بر صورت زنان هرمزگان نقش بستهاند بازنمودی از فرهنگ این سرزمیناند.
این روبندهها که برقع نام دارند جلوهای بینظیر از هنر دست زنانی است که از منظر هنر مدرن اثری هنری و مدرن محسوب میشوند، در شمایلی کلی فرم آنها و در ساختار جزیی اشکال و نقوش درون آنها دارای انسجام و هارمونی بینظیر است. برقع که نمود سنت در خرده فرهنگ جنوب ایران است هنوز در دل فرهنگ کلی و غالب که با کمک رسانه بر گسترهی خود میافزاید کاربرد و کارکرد خود را حفظ کرده است.
از پس این روبندهها چشمهایی است که در برابر حملهی دادههای صفر و یک به تاویل و تفسیر دیگری راه جستهاند و همزیستی این دو نگاه در کنار هم امری است که واقعیت خرده فرهنگ ما را ساخته است، از لابهلای روزنههای برقع نگاهی است که خیره به صفر ویکهای دیجیتال، دادههای آن را در درون خود هضم میکند.
اجرا: جزیره لارک/ ساحل مورونه
دی ماه نود
عکس: حسامالدین انصاریان
علی رضوانی
با تشکر از: